تصمیمات مدیران سازمان و تفکرات آنها نقشی سرنوشتساز در پیشبرد اهداف سازمانی دارد. لذا شناسایی ویژگیهای شخصیتی مدیران به ویژه خودشیفتگی که تصمیمات آنها را متأثر میسازد و میتواند دلیل عدم شایستگی و بیکفایتیهای مدیریتی در سطوح مختلف مدیریت و رهبری سازمان باشد، حایز اهمیت میباشد. در دهههای اخیر مباحث مربوط به خودشیفتگی مدیران در ادبیات مدیریت ظهور کرده و تأثیرات آن بر سبک مدیریتی مورد بحث قرار گرفته و افقهای جدیدی را پیش روی محققان قرار داده است. در این مقاله تلاش میشود تا اثرات خودشیفتگی مدیران در سازمانها و پیامدهای حاصل از آن تبیین شود.