چگونگی سنجش تفاوت فعالیتهای کارآفرینانه و غیرکارآفرینانه، همچنین، سطح فعالیت کارآفرینانه از موضوعات مهم در پژوهشها است. با توجه به اهمیت موضوع بیانشده، تحقیق حاضر با هدف طراحی یک ساختار فراگیر به منظور شناسایی کسبوکارهای کارآفرینانه نوپا انجام گرفته است. روش تحقیق در چارچوب روشهای کیفی، روش الگوسازی ساختاری تفسیری (ISM) است. با بهکارگیری این روش روابط بین سنجههای برگزیده تعیین و بهطور یکپارچه تحلیل شده است. در نهایت، «ساختار تعاملی مؤلفههای شناسایی کسبوکارهای کارآفرینانه» طراحی شده است. نتایج نشان میدهد موارد ششگانة مهارتهای فردی، خلاقیت و نوآوری، مهارت تیم کاری، مهارت روابط اجتماعی، سطح انرژی بالا و سازماندهی بهینه منابع مؤلفههای با نفوذ بالا و وابستگی پایین در ساختار پیشنهادی هستند که باید به آنها به عنوان سنجههای کسبوکارهای کارآفرینانه، توجه ویژه شود.. نکته مهم و اجتنابناپذیر این است که عوامل و مهارتهای فردی به عنوان اصلیترین سنجه، بیشترین اهمیت و تأثیرگذاری را بر سنجههای دیگر دارند.